متسلفه‌‌ گمان می‌ کنند که هر موجودی ناگزیر باید در مکانی باشد و بر اساس این تصور، وجود مکان را برای موجودیت الله تعالی لازم می‌دانند، گویا که اگر مکانی نباشد پس خدایی نیز موجود نیست(العیاذبالله).

برای رد این شبهه و نشان‌ دادن بطلان آن، در ادامه حجتی بیان میکنم که متسلفه را ناچار می‌ کند یکی از دو احتمال را بپذیرند، و هر دو احتمال در نهایت ادعای این جماعت را باطل می‌ کند:

به متسلفه‌ی مجسمه که ادعا می‌ کنند هر موجودی نیازمند مکان است، می‌گوییم: این مکانی که آن را برای همه‌ی اشیا ضروری می‌ دانید، آیا خودش در مکانی دیگر هست یا نه؟

احتمال اول: مکان در مکانی دیگر نیست.اگر بگویند: مکان خودش در مکان نیست، این همان ادعای ما أهل‌ السنة والجماعة(ماتریدیه و اشعریه)است که وجود چیزهایی خارج از مکان را ممکن می‌ دانیم. پس اصل استدلال متسلفه از اساس فرو می‌ ریزد.

احتمال دوم: مکان در مکانی دیگر است.اگر بگویند: مکان در مکانی دیگر است، باز سؤال میکنیم: آن مکان دوم در کجاست؟ این سؤال ادامه پیدا می‌ کند و دو راه بیشتر ندارد:۱- تسلسل بی‌ پایان: مکان‌ ها پی‌ در پی ادامه یابند تا بی‌ نهایت. این محال عقلی است، چون تسلسل در علل و معلولات باطل است.۲- توقف و ایست در مکانی که خود در مکان نیست: یعنی سرانجام به مکانی برسیم که خودش در مکان دیگری نباشد.

این همان چیزی است که ما می‌ گوییم: وجود چیزی که در مکان نیست. پس باز ادعای متسلفه نقض می‌ شود.لذا، هر دو احتمال به ابطال ادعای «وجوب مکان برای هر موجود» می‌ انجامد.

جواب به توجیه ذهنی بودن مکان:ممکن است متسلفه بگویند: مقصود ما از مکان، تنها یک تصور ذهنی است، نه چیزی در خارج. در این صورت سؤال می‌ کنیم:اگر مکان فقط ذهنی باشد و در خارج حقیقتی نداشته باشد، پس اجسام خارجی نیز مکانی نخواهند داشت، و این نقض آشکار ادعای آنان است.اگر مکان ذهنی، در خارج مصداقی حقیقی داشته باشد، باز همان برهان پیشین تکرار می‌ شود: یا باید در مکان دیگری باشد و تسلسل باطل به وجود آید، یا باید بی‌ نیاز از مکان باشد و سخن خودشان را نقض کند.

خلاصه؛ ادعای ضرورت مکان برای هر موجود، باطل است و ناگزیر به محالات می‌ انجامد. حقیقتی که تردیدی در آن نیست این است که وجود چیزهایی بیرون از مکان ممکن است و همین اعتقاد، عقیده‌ی أهل السنة والجماعة ماتریدیه و اشعریه است که الله تعالی را از نیاز به مخلوقات و محدودیت در مکان‌ منزه می‌ دانند.كان اللهُ ولم يكُنْ شيءٌ غيرُه. (البخاري ۳۰۲۰) الله تعالی بود و هیچ چیز جز او نبود.

أبوأُمامه دیوبندی عفا الله عنه الجمعة – ١٩ ربیع الاول ١٤٤٧

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *