عقیده ایمان زمانی صحیح است که انسان همۀ چیزهائی را که خدا و رسولش گفته اند راست و حق بداند و همه را قبول نماید. شک کردن در یکی از آنچه که خدا و رسولش فرموده اند، یا دروغ دانستن آن، یا عیب گرفتن درآن، یا مسخره کردن آن، ایمان را از بین می برد.

عقیده قبول نکردن معنی واضح و آشکار قرآن و حدیث و برای آن معنائی دیگرِ دلخواه خود ساختن، بی دینی است.

عقیده از حلال دانستن گناه، ایمان از بین می رود. اولاً نباید حتی نزدیک گناه رفت، ولی اگر کسی از بدبختی مبتلای گناه شد، پس آن گناه را حتماً گناه بداند و بدی آن را از دلش بیرون نکند، ورنه باید از ایمان دست بشوید.

عقیده گناه هر اندازه که سنگین و بزرگ هم باشد تا وقتی که گناهکار آن را بد می داند ایمانش به سبب آن گناه از بین نمی رود، البته ضعیف می شود.

عقیده ناترس شدن از خداوند یا نا اُمید شدن از رحمت او کفر است. یعنی اینکه اگر کسی بپندارد که در آخرت حتماً من درجات بلند می یابم و از من مواخذه ای نمی کنند و یا کسی از نا امیدی چنین یقین کند که در آخرت هرگز به هیچ صورتی بخشیده نمی شوم، اینها اغلاط کفریه است. مسلمان باید در بین امید و ترس باشد.

عقیده از کسی احوال غیب را پرسیدن و یقین کردن بر آن کفر است.

عقیده باید عقیده داشت که احوال غیب را جز خدا هیچ کسی نمی داند. البته بعضی امور غیبی بر انبیاء و پیغمبران توسط وحی، و بر اولیاء توسط کشف و الهام، و بر مردم عام توسط علائم و قرائن منکشف می شوند اما اینها را غیب نمی گویند بلکه اینها انباء الغیب (خبر دادن از غیب) است.

عقیده شخصی را نام گرفته کافر گفتن یا لعنت کردن (1) گناه بزرگی است. البته می توان چنین گفت که لعنت بر ظالمان، یا لعنت بر دروغگویان. اما اشخاصی را که خدا و رسولش نام گرفته لعنت کرده اند یا از کفر آنها خبر داده اند، کافرگفتن و ملعون گفتن آنها گناه نیست. ____________________

(1) لعنت به معنای دوری از رحمت خدا است. معنای لعنت مذکور در بالا اینست که شخصی این گونه دعا کند که لعنت خدا بر فلانی، یا خدا فلانی را لعنت کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *